باز هم شروع یک دعوا در فضای مجازی ...

فضا به شدت انگلیسی شده و دوستان دارند دشمن می شوند و این جاست که می گوید دشمن ِ دشمن من دوست من است و باقی قضایا .

کاش وزارت ارتباطات و دوستان مخابراتی که این همه لطف دارند و پرچم اینترنت دیال آپی را آن بالا نگه داشتند ، لایحه ای به مجلس محترم ارائه کنند و سرعت را یک دهم سرعت فعلی نمایند . وایمکس و ای دی اس ال و این قر و فر ها رو هم جمعش کنند و تا فرقی بین دیگران نباشد . آن وقت خود به خود درگیری ها کم می شود و چه بسا اصلا درگیری نباشد . آن موقع در ذهن خودمان فلانی همان هست که باید باشد . متاسفانه همه این مباحث بر سر اینترنت است . چند ده وب سایت خبری که هر کدام شان بنگاه تبلیغاتی منتسب به یکی از سیاسیون است با تخریب دیگران برای خود مشروعیت می خرند و این وسط مردمی بیچاره می مانند که بر سر این مسائل برای هم نوع شان خط و نشان می کشند . نسل سوم گمان می کند که پیشقراول اعتراضات مکشوفه ای !! است که در انتها منتج به عدالت می شود . ولی آیا فکر نمی کند که نسل های گذشته نیز همین راه را طی نکرده اند . و به راستی چه چیزی جز ارتباطات می تواند این بدبختی ها را مثل زنجیر به هم وصل کند . نسل های گذشته اگر دنبال حقی بودند آن را به دست می آوردند ولی ما فقط از خوراک خبری کسانی استفاده می کنیم که نمی دانیم متعهد به آرمان های نظام و شهدا هستند یا خیر ... به قول بنده خدایی  اگر موبایل دولتی فلان مدیر را ازش بگیری یک شبه می شود ضد ولایت فقیه ...

 طی یه نظرسنجی که توسط سایت جهان نیوز صورت گرفت بیشتر کاربران اینترنتی بین یک و نیم تا دو ساعت از وقت روزانه خودشان را به خواندن سایت های خبری اختصاص می دهند !!! ... تا آخرش را خودتان بخوانید .

...

رضا امیرخانی با یک مجله مصاحبه کرده و نقدی بر  یک جریان داشته  ... بعضی از دوستان حزب اللهی انگار تازه با مواضع ایشان آشنا شده اند و این وسط کمی تندی هم شده است . جناب امیرخانی هم البته در مصاحبه خود کم نگذاشتند و در تعریف از دوستی ، شخصیت محترم دیگری را زیر سوال بردند و بد هم زیر سوال بردند . *

 دوستان یا مقاله های او را نخوانده اند یا که ... دقت نکرده اند . همه چیز واضح و روشن است . توصیفی برای شخصیت ایشان ندارم چون توصیف کردن را بلد نیستم ولی حداقل اگر سرلوحه ها را بخوانید  به مقصودتان می رسید .

بخشی از کتاب سرلوحه ها که بی ربط هم نیست :

می ترسم از نوشتن این بند اما چاره ای ندارم . هشت سال بعدی باطنا بسیار سخت تر ازهشت سال قبلی خواهد بود . دیگر نه فرصت انتقاد به هشت سال قبلی را دارم و نه فایده بر آن مترتب می بینم . اما بسیار می ترسم از این هشت سال . بندهای پیشین را بدان جهت نوشتم ** تا بدانی که بسیار می ترسم از وضعیت بعضی از این نهادهای فرهنگی که با باندبازی و فرقه گرایی و سوء مدیریت به اصل شریعت ضربه می زنند ... {  } ... و کاش شهردار به خود بیاید وگرنه امثال این قلم را سودای چپ و راست نیست ...***

مرداد ۸۳

* مطلبی را در این باب نوشته بودم که بعد از ملاحظاتی حذف کردم .

** بندهای پیشین را خودتان بخوانید .

*** پیش بینی های آقای امیرخانی همیشه هم اشتباه از آب درنمی آید .

نکته مهم : در همین کتاب سرلوحه ها ایشان از همنشینی با عزیزترین اهالی فرهنگ انقلاب اسلامی گفتند . کسانی مثل مجتبی رحماندوست ، مرتضی سرهنگی ، علی معلم دامغانی ، امیرحسین فردی ، محمد حسین جعفریان ، علی رضا قزوه و ... این اسامی نشان از تفکر امیرخانی می دهد . همان طور که وقتی در جانستان کابلستان نهادهای مختلف را از انتقاد بی نصیب نمی گذارد در جایی از دیپلماسی قوی نظام در برخورد با انتخابات لبنان و عراق و افغانستان حرف می زند و  از تبدیل بازی باخته به برد می گوید .